- رنگ رم کردن(تَ مَتْ تُ کَ دَ)
رنگ پریدن. رنگ رفتن. رنگ گسیختن. رنگ برخاستن. رجوع به همین ماده ها شود:
رنگ گلهای چمن بس که ز شوقت رم کرد
سبزه ای بال نیفشاند که طاوس نبود.
میان ناصرعلی (از بهار عجم)
رنگ گلهای چمن بس که ز شوقت رم کرد
سبزه ای بال نیفشاند که طاوس نبود.
میان ناصرعلی (از بهار عجم)
